بسمه تعالی
تاساعاتی دیگر ماه مبارک رمضان از ما دور می شود.گویی غمی بر ما سایه افکنده است وبر ما سنگینی میکند! چه روزهای شیرینی بود که از دست می دهیم! چرا که اون مهمانی دیگه نیست ،اون یا رب ویاربها دیگه نیست،دیگه تلاوت یک آیه از قرآن کریم ثواب یک ختم قرآن را نخواهد داشت،...................... عنقریب است که شیطان از غل وزنجیر آزاد شود .....کلانتریها شلوغ میشود،دادگستریها پر جمعیت میشود!آدمها کمی تا قسمتی(!) عوض می شوند!آه از اون دلهایی که در این لحظه ها بی قرارند.مگر نمی دونی اون امام نازنین که سجادش می گقتند ، در این لحظات چقدر ناراحت و گریان بود؟!از گریه هایش خبر نداری؟ از ناله هایش خبر نداری؟! نمیدونی چرا سجادش نامیدند ؟!همون امامی که سی وپنج سال برا پدرش اشک ریخت !مگه نمیدونی که پدرش هم خیلی ناز بود؟!اصلا میدونی اینها همه از خاندانی ناز هستند؟برای دین مردم زجر ها کشیدند؟میدونی که چون خیلی خوب بودند ،خیلی ها دشمنشون شدندند ؟به شما نگفتند که اونها خیلی مظلوم بودند ؟تو کتابها نخوندی که اونها چقدر مهربون بودن؟همه اش غصه ی مردمو داشتن ؟از گرسنگی دیگران زجر می کشیدند ؟نیمه نیمه های شب برا گرسنگان نون میبردند ؟ تا یه کسی بدشان می گفت در عوض ازش دلجویی می کردند ؟برات نگفتند که همون امام سجادی که خیلی مهربون بود ،داشت تو خیابون راه می رفت ،یکی اومد از سر نادونی هی به امام دهن کجی کرد اما اما م هی ازش دلجویی میکرد ؟اونو برد تو خونه اش وباش گفت تو غریبی !تو گرفتاری داری بیا مهمونم بشو ،آخه خسته ای! میدونی اون یه دعایی داره که که در اون دعا از ماه مبارک رمضون با گریه وزاری خدا حافظی می کنه ؟میدونی که اون امام عزیز که همه ی خوبان عالم دوستش دارند ،خیلی دعاهای دیگری هم داره که خیلی با حاله ؟ اصلا میدونی که اون دعا ها رو جمع کردند ،کتابش کردند واسمش رو گذاشتند صحیفه سجادیه ؟اصلا از این جور کتابها خبر داری ؟از نهج البللاغه خبر داری ؟اهل مفاتیح و زیارت عاشورا هستی ؟اصلا میدونی که جراگاهی بیخود غمو غصه ات می گیره ؟ میدونی که چرا بعضی وقتها حالت می گیره ؟میدونی چرا خیلی وقتها تا نیمه نیمه های شب خوابت نمیگیره ؟می دونی گاهی وقتها چرا خیلی تند خو میشی ؟میدونی اگه آدم بعضی وقتهاقرآن بخونه آروم میشه؟یه جوری میشه که انگار تازه به دنیا آمد؟......